یادداشت جناب آقای دکتر محمد علی بصیری، استاد و هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان؛ به مناسبت کشته شدن خانم «شیرین ابوعاقله» خبرنگار الجزیرة در فلسطین اشغالی به دست نیروهای رژیم صهیونیستی
رژیم غاصب صهیونیستی با حمله وحشیانه خود به شیرین ابوعاقله خبرنگار شبکه الجزیره دوباره دستش را به خون بیگناهی دیگر آغشته کرد. این رژیم از بدو تأسیس در تلاش برای حذف کسانی بوده است که درصددند تا تصویری حقیقی از ماهیت واقعی این رژیم ارائه دهند. بعد از جنگ جهانی دوم در حدود دهه 50 -60 که صهیونیست ها دست به اشغال سرزمین های فلسطین زده اند، یکی از اقدامات رائج این رژیم، ترور مخالفان است که این مسئله در آرشیوها و اسناد باقی مانده از آن دوره قابل مشاهده و پیگیری است. اگرچه با تقویت و تسلیح نیروهای مبارز فلسطینی، رژیم صهیونیستی جرأت کشتارهای وسیع مانند آنچه در صبرا و شتیلا در دهه 80 رخ داد را ندارد، اما همچنان این رژیم غاضب در تلاش برای حذف رهبران و شخصیت های کلیدی مخالف خود می باشد.
در این میان، خبرنگاران بی طرفی که درپی ارائه تصویری واقعی از پلیدی های این رژیم هستند، هدف تجاوزات این رژیم قرار گرفته اند و این مسئله دلیلی جز ذات جنایتکارانه ی این رژیم در ترور و ایجاد رعب و وحشت ندارد. این رژیم با ایجاد رعب و وحشت تلاش کرده است تا اقتدار خود را در برابر مخالفان حفظ کند و ترور این خبرنگار نیز تنها یکی از این موارد بسیار است. این جنایتکاران در گام نخست دست به انکار چنین جنایتی زدند تا دامن خود را از این پلیدی پاک کنند، اما زمانی که اسناد زیادی از سوی خبرنگاران، رسانه ها، نخبگان بی طرف و … دال بر تعمد آنان در قتل این خبرنگار که نشانی مهم در نقض حق آزادی بیان و نقض حقوق بشر بوده است، برملا شد، دست به توجیه آن زده و آن را صرفا یک خطا دانستند. بدتر از آن زمانی است که این رژیم سعی داشت تا مراسم تشییع پیکر او را نیز برهم بزند تا مبادا افکار عمومی بیش از پیش علیه آنان برانگیخته و بسیج نشوند.
اگرچه در روزهای اخیر، خصوصا در رسانه های عربی، مسئله قتل این خبرنگار مورد توجه قرار گرفته است اما بر همه کشورهای حامی حقوق بشر لازم است تا علیه این رژیم و اقدامات جنایت کارانه اش به شیوه های گوناگونی همچون نشر سخنرانی، طرح رسانه ای آن، استفاده از ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک موضع گیری کرده و زبان به اعتراض بگشایند و این حداقل اقدامی است که لازم است از سوی دولت ها و ملت ها انجام گیرد؛ چرا که نقض چنین حقوقی، تنها نقض یک فرد و یک کشور نیست بلکه نقض حق انسانی و آزادی همه انسان های جهان است. عدم واکنش مناسب و موضع گیری جدی آمریکا و کشورهای اروپایی حامی اسرائیل که خود از طراحان اصلی بیانیه حقوق بشر و از واضعان و نویسندگان اسناد حقوق بشری هستند، نشان دهنده رویکرد و استفاده دوگانه این دولت ها از موضوعات حقوق بشری در قبال این رژیم غاضب است؛ به گونه ای که اگر این مسئله علیه یکی از اتباع آن ها در کشورهای اسلامی اتفاق افتاده بود، دنیا را وادار به تحریم و قطع روابط و جنگ رسانه ای علیه آن ها می کردند. این در حالی است که خانم شیرین ابوعاقله دارای دو تابعیت امریکایی و فلسطینی بوده است، اما به دلیل آن که نیمی از تابعیت او به یکی از کشورهای شرقی باز میگردد و پی گیری این مسئله از سوی آمریکا، به نفع مصالح رژیم صهیونیستی نیست، باز هم سایه ای از آن رویکرد دو گانه در این جا قابل مشاهده است. چنین استفاده های دوگانه ای توسط این دولت های مدعی حقوق بشر بسیار سابقه دار است و خصوصا در مواردی که حقوق ملت هایی چون عراق، یمن، افغانستان، لبنان و ایران نقض شده باشد، هیچ اثری از واکنش های جدی جهانی و رسانه ای مشاهده نمی شود.
دلیل این حمایت ها طی هفتاد سال گذشته چیزی جز منافع سرشاری که این رژیم چه در مباحث مالی و تجاری و چه در مباحث نظامی و دفاعی برای آمریکا و دیگر متحدانش با خود به همراه داشته است، نیست. از این روست که همواره از سوی آنان مورد حمایت قرار گرفته و این مسئله احساس مصونیتی را برای اعمال ناقض حقوق بشری آنان فراهم آورده است، به گونه ای که بر اعمال جنایت کارانه این رژیم سرپوش گذاشته و آن را مورد محکومیت قرار نمی دهند و اعتراض خود را تنها در حد اظهار تأسف -مانند سخنان وزیر خارجه امریکا- بیان می دارند. همه این موارد نشان می دهد ابزارهای حقوق بشری صرفا برای فریب افکار عمومی، تثبیت سلطه و حفظ منافع اتباع و منافع کشورهای سلطه گر جهانی است. این مسئله نمونه های فراوانی در گذشته داشته و در آینده نیز خواهد داشت. امید است ابزارها و رسانه های جدید بتوانند با ایجاد موجی علیه رژیم اسرائیل و همچنین روشنگری افکار ملت ها، جلوی این اقدامات ناقض حقوق بشری از سوی اسرائیل و دولت های حامی آنان را بگیرد.