نشست جنایت علیه بشریت و نسل کشی به تلاش موسسه چهره دیگر حقوق بشر(OFOHR)در تاریخ ۷و۸ اسفند ماه ۱۴۰۰ به صورت مجازی برگزار گردید و یکی از موضوعاتی که در این نشست مورد بررسی وگفتگو قرار گرفت جنایت و نسل کشی قبیله ای به نام هوتو علیه قبیله توتسی در کشور رواندا است که به نقل یکی از بازماندگان آن به نام خانم آنتوانت موتابازی در این نشست بیان گردید.
وی در ابتدای سخنرانی خود ذکر کرد که در رواندا عمدتا مردم از دو قبیله هوتو و توتسی هستند و قتل عام صورت گرفته در ماه آوریل سال ۱۹۹۴ شروع شد و۱۰۰ روز طول کشید که منجر به کشته شدن ۵۰۰ ال ۸۰۰ هزار نفر از قبیله توتسی به دست هوتو ها شد. این ماجرا در پی کشته شدن رئیس جمهور رواندا آقای هابیا ریمانما که از قبیله هوتو بود شکل گرفت.
وی ادامه داد اولین باری که متوجه شد بین دو قبیله تفاوت وجود دارد زمانی بود که دانش آموز دبستان بوده و معلمان از آنها راجع به تعلق آنها به کدام قبیله سوال میپرسیدند و اینکه اگر ندانند نباید به مدرسه بیایند و آن زمان در کلاس دو یا سه نفر در کلاس توتسی بودند و از تبعیض هایی که در جامعه و مدرسه برایشان بود مثل کتک خوردن رنج میبردند و بعد در مورد نسل کشی سال ۱۹۹۴ که هدف آن نابودکردن قبیله توتسی بود شرح دادند.
او ماجرای کشته شدن دوتا از برادرهای خود و مادرش در این اتفاق را روایت کرد که در روز هفتم آوریل آن سال هوتو ها به طرز وحشیانه ای به روستای آنها حمله کردند وکسانی که موفق به فرار نشده بودند را سر میبریدند و یا با گلوله میکشتند. او توضیح داد که دربین کشته شدگان مادری بود که کودک شیرخوار او از مادر مرده خویش شیر میخورد وخانم آنتوانت که آن موقع فقط ۱۲ سال داشت با مخفی شدن در بوته زار به مدت سه ماه نجات پیدا کرد.
او به خاطر می آورد که هوتو های مست برای هم تعریف میکردند که چند نفر را کشته و به چند نفر تجاوز کرده بودند و اجساد مردم را جلوی سگ ها میریختند تا خوراک آنها بشوند.
خاطره دردناک کشته شدن مادرو برادر کوچکش که دوساله و شیرخوار بوده را به یاد می آورد و میگوید ۵۰ کودک در زیرزمین خانه ای حفر شده با مادرانشان مخفی شده بودند و قادر به فرار نبودند که قاتلان با ریختن پارافین و آتش زدن آن، همه را سوزاندند که مادر و برادر او هم دربین آنها بود.
او دیده بود که سرهای مردم را که هوتو ها جدا کرده بودند در چاله بزرگی انداخته بودند. خود او نیز در نزدیکی کشته شدن قرار داشت که گروهی اعلام کردند بانکی در کیگالی پایتخت رواندا که در نزدیکی آنجا قرار داشت در حال غارت شدن است و این خبر باعث شده بود آنها آن مکان را ترک کنند و امکان فرار را برای خانم موتابازی که در آن زمان کودکی بیش نبوده است باز کنند او برای نجات یافتن مجبور شد به مدت سه ماه پنهان در میان اجساد داخل کلیسا و در بوته زار گرسنه و منتظر مرگ باشد و هر لحظه کابوس ترسناک مرگ را در مقابل چشمان خود ببیند. بعد از آن 3 ماه سخت بالاخره جبهه میهنی رواندا (آر.پی.اف) توانست کیگالی را آزاد و قاتلان را به سمت کنگو فراری دهد.
سازمان ملل از پذیرش این رویداد به عنوان نسلکشی خودداری کرد و در نتیجه به شدت مورد انتقاد رسانههای جمعی قرار گرفت. این واقعه منجر به بحثهایی برای تغییر در ساختار سازمان ملل به منظور برخورد سریع و قاطع جامعه بینالملل با نسلکشی گردید.
فرانسه روز چهارشنبه هفتم آوریل ٢٠٢١ آرشیو اسناد مربوط به نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴ میلادی را برای استفاده عمومی گشود. این تصمیم در پی انتشار گزارش «فرانسه، رواندا و نسلکشی توتسیها (۱۹۹۰-۱۹۹۴)» اجرایی شد. در این گزارش ۱۰۰۰ صفحهای که به سفارش امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه تهیه شده آمده است که فرانسوا میتران، رئیس جمهوری وقت فرانسه و اطرافیانش چشمانشان را روی واقعیت رویدادهای رواندا بسته بودند.
رئیس جمهوری فرانسه و اطرافیانش در سالهایی که رواندا به سوی نفرت قومی پیش میرفت، توتسیها و بهویژه سازمان نظامی سیاسی این گروه یعنی «جبهه میهنی رواندا» را عامل بروز یک کشتار احتمالی میدانستند و به همین دلیل، صادرات تسلیحات به دولت هوتو تبار جووینال هابیاریمانا، رئیس جمهوری وقت را موجه قلمداد میکردند. این تسلیحات چندی بعد برای کشتار صدها هزار توتسی به کار گرفته شد. مقامهای وقت الیزه و بهنحوی دولت فرانسه، در سه دهه گذشته و با تکیه بر همین استدلال، نقش خود در بروز بحران انسانی «بیسابقه» در رواندا را انکار میکردند.
این فاجعه در مقابل چشمان باز دنیا با پوشش کامل خبری رسانهها و بیعملی بسیار هولناک سازمان ملل و بیتفاوتی جامعه جهانی به بهانه عدم مداخله در امور داخلی رواندا انجام شد. بهطور مثال در ابتدای نسلکشی ۱۰۰۰ نیروی اروپایی برای تخلیه اتباع خارجی از رواندا به آنجا فرستاده شد که به سرعت کشور را ترک کردند یا صلح بانان بلژیکی سازمان ملل مدرسهای را که دو هزار توتسی به آنان پناهنده شده بودند بعد از رسیدن دستور عقبنشینی ترک نمودند که منجر به قتلعام کلیه پناهندگان شد.
بعد از اتمام نسلکشی هزاران نفر از پناهندگان رواندایی که به کشورهای مجاور پناهنده شده بودند به دلیل شرایط بد و ابتلا به بیماریهای گوناگون مسری جان خود را از دست دادند. تاکنون نیز سازمان ملل و جامعه بین المللی هیچ قدمی در مورد این فاجعه هولناک بر نداشته است ولی اکنون دیگر آفریقاییها فهمیدند نتیجه اعتماد به دولتهای غربی و علی الخصوص فرانسوی ها چه عواقب هولناکی را در پی دارد.