اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی بعد از فروپاشی شوروی و پایان نظام دوقطبی و رشد جریانهای اسلام گرا در شرق و غرب و رشد بالنده ارزشهای اسلام با اثرپذیری از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی آغاز شد که انتشار فیلمهای توهین آمیز، کاریکاتورها، آزار و اذیت اقلیتهای مسلمان در دول غربی و اخیراً هتک حرمت به قرآن کریم از جمله مصادقهای آشکار اسلام هراسی میباشد.
اساسیترین دلیل «اسلام هراسی»، گسترش و تعمیق باورهای اسلام در جوامع آمریکایی و اروپایی است که با ایجاد ترس، نفرت و تعصب غیرمنطقی نسبت به اسلام و مسلمانان با آن مقابله شده است. اگرچه آمریکا و اروپا مدعی حمایت از «برابری» و «تساهل» هستند، اما نسبت به اسلام و مسلمانان بدون مدارا و با تبعیض و نفرت عمل میکنند.
اگرچه برخی از سیاستمداران غربی تظاهر به رفتار برابر با مسلمانان میکنند، اما «اسلام هراسی» عمیق آنها همچنان به شکلدهی جهتگیریهای سیاستیشان، از جمله پذیرش یا حتی چشم پوشی از اعمال توهین آمیز، مانند سوزاندن قرآن و مخالفت با قطعنامههایی که چنین اعمالی را در شورای حقوق بشر سازمان ملل محکوم میکند، ادامه میدهد. این رویکردها به وضوح نشانگر آن است که چه کسانی از به اصطلاح «آزادی بیان» برای ایجاد تقابل و دامن زدن به درگیری بین تمدنها استفاده میکنند.
البته قرآن سوزی و توهین به مقدسات اسلامی پدیدهی نوظهوری نیست. از پیدایش اسلام مشرکان و منکران حقانیت اسلام و قرآن با شیوههای مختلف با آن مقابله کرده و در طول زمان با شکست روبرو شدهاند. حقانیت این دین و کتاب آسمانیاش سبب حیات و رشد بالندهای در طول 14 قرن شده به نحوی که در عصر حاضر حدود یک چهارم جمعیت جهان از پیروان آن میباشند. منطق والا، انطباق این آئین بر فطرت طبیعی انسان و وعده خداوند بزرگ در قرآن کریم که فرمود ” انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون” (حجر/9) «ما این کتاب را فرو فرستادیم و خود از آن حفاظت می کنیم» تاکنون آن را علی رغم این همه هجمه، توهین و تخریب حفظ نموده است و در آینده چنین خواهد بود.
با این اوصاف اقدام سخیفانهی آتش زدن قرآن با توجه به اسناد متعدد حقوق بشری بین المللی، منطقهای اروپائی و حتی قانون اساسی کشور سوئد، ناقض مسائل اساسی حقوق بشر میباشد که به صورت مختصر به این موارد نقض مبتنی بر این اسناد اشاره می شود.
- بر اساس ماده 18 اعلامیهی جهانی حقوق بشر، اگرچه «هر انسانی، حقِ آزادی اندیشه و دین و حتی تغییر آن را دارد»، اما این ماده و هیچ کنوانسیون دیگری اجازهی توهین، دشنام و بیاحترامی به مذهبی دیگر را نمی دهد. اقدام به آتش زدن قرآن را نمیتوان آزادی بیان و فکر دانست و از آن رو که موجب آزار و اذیت باورمندان به دین اسلام است، مذموم بوده و آزادی توهین و دشنام به حساب میآید. از این رو تمسخر یا دشنام به دین یا کتاب مذهبی دیگر، مغایر با حق آزادی اندیشه و دین و نقض ماده 18 اعلامیه است.
- بر اساس ماده 19 اعلامیهی جهانی حقوق بشر «هر انسانی محق به داشتن آزادی عقیده وبیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت] میشود». اهانت به قرآن در کشورهای اروپایی به عنوان مدعیان حقوق بشر، مداخلهی آشکار در حق انتخاب آزاد عقیده و نقض ماده 19 اعلامیه است.
- بر اساس ماده 28 اعلامیهی حقوق بشر، «افراد مجاز به تضمین حق آزادی و اجتماعی خود هستند» که از جملهی آن میتوان به حق آزادی در انتخاب عقیده و مذهب -به تصریح ماده 18 اعلامیه- اشاره کرد. بنابراین حتی اگر اعلامیهی جهانی حقوق بشر به صراحت درباره منع توهین به سایر مذاهب سخنی نگفته باشد اما این مسئله هیچ مجوزی برای توهین و گستاخی به عقاید دیگران که مبتنی بر حق آزادی و اجتماعی خود آن را برگزیده اند، نمیباشد و از این رو توهین به قرآن کریم، نقض ماده 28 اعلامیه است.
- به تصریح ماده 29 اعلامیه جهانی حقوق بشر، «مبتنی بر قانون، میتوان در اجرای حقوق افراد و برخورداری آنان از آزادی، با هدف تأمین و حرمت به حقوق و آزادی های دیگران، برای تحقق بخشیدن به مقتضیات عادله اخلاق و نظام اجتماعی و مصلحت عمومی محدودیتهایی وضع کرد؛ همچنین در هیچ حال نباید این حقوق و آزادیها به نحوی باشد که در تنافی با هدفها و اصول ملل متحد قرار گیرد». بی تردید هتک حرمت قرآن کریم به عنوان مهمترین کتاب اعتقادی مسلمانان، از جمله رفتارهایی است که احترام متقابل، صلح، امنیت جهانی و دیگر اهداف و اصول ملل متحد را زیر پا می گذارد و از این رو، این اقدام که باید مورد منع قانونی قرارگیرد، نقض مادهی 29 اعلامیه است.
- منشور ملل متحد که جزو قواعد آمره است و همه کشورها باید بدون استثنا آن را رعایت کنند، حفظ نظم و صلح بین الملل و تعمیق و توسعهی صلح میان دولتها و ملتها را مورد تاکید قرار داده است. کشورهای مدعی حقوق بشر و حامل منشور ملل متحد باید بدانند که حمایت و همراهی آنان در اهانت به قرآن، نقض صریح منشور ملل متحد است.
- ماده 20 میثاق بین المللی مدنی و سیاسی اعلام می دارد: «هر گونه دعوت (ترغیب) به کینه (تنفر) ملی یا نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض یا مخاصمه یا اعمال زور باشد به موجب قانون ممنوع است». بنابراین اقدام به قرآن سوزی مصداق قطعی نقض ماده ۲۰ میثاق است.
- اگرچه ماده ۱۰ کنوانسیون حقوق بشر اروپایی، از آزادی بیان صیانت کرده است اما کمیته وزراء اتحادیه و همچنین رویه قضایی دادگاه اروپایی حقوق بشر بطور مطلق و بدون ارائه هرگونه قیدی، اظهارات تنفرآمیز را از شمول حمایت کنوانسیون مذکور خارج می کنند. علاوه بر این در سال ۲۰۰۷، مجمع پارلمانی اتحادیهی اروپا، کشورهای عضو را به جرم انگاری اظهارات نفرتپراکننده فرا میخواند. مهمتر آنکه طبق ماده ۱۷ کنوانسیون، هیچ حق و آزادی نباید مورد سوء استفاده و تعرض به سایر حقوق و آزادی ها قرار گیرد. بنابراین توهین به قرآن کریم ناقض حقوق بشر اروپایی میباشد.
- قانون اساسی سوئد دربرگیرنده چهار بخش مجزا از یکدیگر است که بخش پایانی آن، آزادی بیان(Yttrandefrihetsgrundlagen) نام دارد. هرچند از آزادی بیان در این نظام حقوقی، به آزادی اطلاع رسانی بوسیله گفتار و نوشتار یا تصویر و شیوههای دیگر و همچنین آزادی اِبراز افکار، عقاید و احساسات تعبیر شده ولی همانند هر نظام حقوقی دیگر، آزادی بیانِ مطلق را نپذیرفته و قیودی را برای آن در نظر گرفته است. بر اساس ماده (۱۳) قانون اساسی، آزادی بیان و آزادی اطلاعات میتواند با توجه به امنیت ملی، تأمین معاش همگانی، نظم و امنیت عمومی، حیثیت اشخاص، حرمت زندگی خصوصی یا برای پیشگیری و بازداشتن از ارتکاب جرائم، محدود شود. مضاف برآنکه عوامل مهم دیگری هم به عنوان محدودیت آزادی بیان پذیرفته شده است که از مهمترین موارد آن، ایجاد تنش اجتماعی و بیان تنفرآمیز است. از این رو توهین به قرآن کریم، نقض صریح قانون اساسی کشور سوئد است و دولت سوئد جهت پاسداشت مهمترین قانون ملی خود، ملزم به واکنش قاطع دربرابر این اقدام است.
اقدام دولت سوئد و سایر دولتهای همراه -همانند دانمارک و فرانسه- در فهم دوگانه و متناقض آزادی بیان، به معنای نقض اصل حاکمیت قانون شکلی و ماهوی، نقض اسناد بین المللی و اروپایی حقوق بشر بوده و ضمن آنکه تناقض جدی آنان در دو حوزهی نظر و عمل را نشان می دهد، برای جلوگیری از تجری مکرر، مستوجب پیگیری در مجامع بین المللی و منطقه ای است.